در زمانه تغییر دائمی به جای استخدام نیروی جدید، کارکنان خود را آموزش دهید!
امروزه آموزش همواره از نیازهای کاری جلوتر است، به این معنی که شرکتهای موفق پیش از اینکه رویهای جدید تبدیل به ضرورت شود، آموزشهای مربوطه را به کارکنان میدهند. لازمهی رقابت در دنیای امروز به ویژه درشرکتهای فن آوری، آمیزه ای گیج کننده ازواژههای “جدید” “حال”و “آینده” است. اما حفظ ثبات داستان دیگری است.
برای کارفرمایان، این به سادگیِ آموزش به روز رسانی نرم افزار جدید نیست. در حال حاضر کمبود مهارتهای دیجتال چالش بزرگی است، از فناوریهای مختلف (همه چیز از سواد اطلاعاتی اولیه تا توانایی استفاده هوش مصنوعی برای حل مشکلات واقعی) گرفته تا مهارتهای فکری مانند تفکر انتقادی، سازگاری، حل مشکلات و رهبری.
کمبود دانش و مهارت آنها میتواند منافع استراتژیک چشمگیر داشته باشد. براساس نظرسنجی موسسه پی دبلیو سی، ۷۶٪ مدیران اجرایی معتقدند که نیروی کار آنها مهارتهای دیجیتالی لازم برای رقابت را ندارد و ۷۰٪ حتی مطمئن نیستند که آیا رهبران ارشد چنین مهارتهایی داشته باشند. بسیاری میگویند که این کمبود مهارت میتواند مانع رشد کسب و کار شود.
همانطور که بسیاری از رهبران آموختهاند، نمیشود تنها برای جبران کمبود مهارت فنی دست به استخدامهای جدید زد، به خصوص که استعدادهای بالای فناوری کمیاب هستند و تقلا برای استخدام آن مغز، انرژی زیادی هدر میدهد؛ شرکتها نیاز به مهارتهای جدید برای کارمندان موجود دارند. بخشی کلیدی ارتقاء دیجیتال، ایجاد محیط مناسب همکاری و ایجاد روش جدید کاری است. هدف این است که فرهنگ یادگیری و نوآوری در همه سطوح ایجاد شود
سلامت آینده هر شرکتی به تکامل کارکنان آن وابسته است. تمرکز روی بازآموزی و ارتقاء مهارت نیروی کار برای شرکتها و افراد حیاتی است.
برنامههای آموزشی در بسیاری شرکتها در حال کاهش هستند. بر اساس برآورد تحلیلگران بازار هاروارد، شرکتهای آمریکایی در سال ۲۰۱۵ بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار در آموزش وپرورش کارکنان صرف کردهاند، اما بسیاری از آنها احساس میکنند که بازده خوبی ازسرمایهگذاری خود ندارند. یکی از دلایل این است: آموزش در بسیاری از شرکتها سیر تکاملی نداشته است.
برای مؤثر بودن، تجربه آموزش باید شخصیسازیشده و در وحلۀ بعدی باید درگیر کننده (عملی) باشد؛ مردم با هزاران بیت از اطلاعات در روز بمباران میشوند و جلب توجه و حفظ شهرت حیاتی است، بالاخره اگر قضیه کمی فان باشد ضرری ندارد.
ابزارهای خودآموز جدید که کارکنان را در صندلی راننده قرار میدهند، راهی برای ارزیابی مهارتهای مورد نیاز و سپس ارائه راههای یادگیری فردی است که از طریق آن میتوانند شروع به برقراری ارتباط دیجیتالی مناسب و واقعی کنند. موضوعات آموزشی را میتوان اینطور عنوان بندی نمود: تفکر طراحی، امنیت سایبری، بلاک چین، تجربه کاربر، کار مشارکتی و هوش مصنوعی. همچنین آموزش فنآوری میتواند روی زیرمجموعههایی مانند مراقبتهای بهداشتی، تولیدی و خردهفروشی تمرکز کند.
خلا مهارت از بین رفتنی نیست، اما سازمانهای هوشمند که این خلا را درک و برطرف میکنند در سالهای آینده پیشرفت خواهند کرد. در زمانۀ تغییر دائمی، یادگیریِ نحوه یادگیری ممکن است ضروریترین مهارت باشد.