مروری بر رسانه های ۱۱دی ماه
حساب بانکی بینندگان فیلم «مصاحبه» در دست هکرهای کرهشمالی
جنگ تبلیغاتی این روزها که بر سر فیلم «مصاحبه» به راه افتاده است، فرصت بسیار مناسبی را در اختیار هکرها قرار داده تا حساب مردم را خالی کنند.به نقل از رسانه رجیستر شرکت سونی وقتی زیر بار تهدید هکرها رفت و از اکران عمومی فیلم مصاحبه خودداری کرد، زیر بار شدید انتقادها قرار گرفت. در نتیجه سونی تصمیم گرفت علاوه بر پخش محدود این فیلم در سینماها، به صورت گستردهای در فضای مجازی و در سایتها آن را به فروش رسانده و پخش کند.اما یکی از سایتهای تورنت Torrent که در پخش غیرقانونی فیلمها فعالیت دارد، به ارائه اپلیکیشن اندرویدی “The Interview” در کرهجنوبی، یک کلاهبرداری بزرگ به راه انداخت.این اپلیکیشن مخصوص پخش فیلم است اما وقتی شما شروع به دانلود آن میکنید، به صورت مخفیانه شروع به سوءاستفاده از اطلاعات شخصی شما میکند. این بدافزار جدید طوری طراحی شده که ابتدا کارخانه سازنده گوشی همراه قربانی را چک میکند و از این طریق راههای معمول هک را با یک پیغام ارور Error یا Fail میانبر میزند. این حمله به دو گوشی Samjiyon و Arirang صورت گرفته که هر دو در کره شمالی ساخته میشوند.
استارتآپ اسپانیایی: انسانها را از راه دور کنترل کنید!
این پروژه مثل این است که کسی تمام نگرانیهای قرن ۲۱امی در مورد تکنولوژی را یکجا جمع کرده باشد. ترس از فشار انسان زدایی اقتصاد تحت هدایت اینترنت و سوءظن مبهمی از اینکه قدرت بالاتری در حال کنترل رفتار ماست. در نگاه اول و حتی با تأمل بیشتر، Omnipresenz بیش از آنکه شبیه به یک وبسایت با سرمایهگذاری مردمی شبیه باشد، به بخشی از فیلمهای علمی تخیلی شباهت دارد. این استارتآپ اسپانیایی، بهسرعت توسط رسانهها لقب «The Sims در زندگی واقعی» را گرفت. این استارتآپ ادعا میکند که قصد دارد تجربهی زندگی در هر نقطه از جهان مانند بارسلونا، سئول یا توکیو را بهسادگی ورود به یک وبسایت و اجارهی یک انسان برای این منظور نماید. اما بهمنظور تحقق این هدف نیاز به سرمایهای بالغبر ۳۳هزار یورو دارد و تلاش میکند با ثبت ایدهی خود در وبسایت جلب سرمایهی مردمی Indiegogo این مبلغ را فراهم نماید. علی رقم توجه گستردهی رسانهها به این استارتآپ، آنها تاکنون تنها موفق به جمعآوری ۶۵۰۰ دلار شدهاند و به نظر میرسد که در ابتدا باید کاربران آیندهی خود را متقاعد کند که ایدهشان آنقدرها هم چندشآور نیست. نحوهی کار Omnipresenz بدین شکل است که کاربران هیجان دوستی که درآمد حسابی هم دارند و مجهز به یک اتصال اینترنتی معمولی هم هستند، در حال لم دادن روی مبل راحتی منزلشان وارد وبسایت میشوند. با انتخاب شهر مقصد، Omnipresenz آنها را به یکی از کارمندان خود در آن شهر متصل نموده و فضایی را برای کاربر به وجود میآورد تا حس کند بهواقع در حال گشت زنی در آن شهر است. این فضا به کمک دوربینها، میکروفونها و دیگر ابزاری که همراه کارمند سایت میباشد فراهم میگردد. کاربر قادر است تا از صفحهی نمایش خود تمام آنچه کارمند سایت میبیند را تماشا کند و بعلاوه لیستی از فرمانها را که هریک قیمت خاصی دارند، به کارمند بدهد. البته Omnipresenz شدیداً بر روی مناسب بودن این فرمانها تأکید دارد، اما کاربران میتوانند آواتار(کارمند) را به هر کاری وادارند تا زمانی که آن عمل غیرقانونی نبوده و به کسی آسیب نزند.
عبارت گنگی که «حریم خصوصی» است
مفهومی را که عبارت «حریم خصوصی» به آن دلالت میکند در نظر بگیرید. این مفهوم میتواند تصویری ثبتشده در ذهنِ شما باشد، یا حسی از امنیت را در جوارِ برداشتهای مختلفِ شما برانگیزاند. ممکن است یادآورِ ماجرایی منحصربهفرد باشد که در آن، شما قربانیِ بیاعتنایی یا کمتوجهی به پاسداری از اطلاعاتِ خصوصیتان شدهاید، یا شاید هیچ مفهومی را برایتان بازنمایی نکند. دوباره به عبارتِ «حریم خصوصی» نگاه کنید؛ آیا به نظر نمیرسد این ترکیبِ واژگانی، فاقد مفهومی است که خود بتواند به آن صراحتاً اشاره کند؟ ریچارد هارلند، نویسندهی انگلیسی، در مقدمهی کتاب «فراساختارگراییِ» (Super-structuralism) خود، قولی از رمان «مه»، نوشتهی «میگل دوانامونو» را نقل میکند که «وقتی انسان به چیزی نامی میدهد، دیگر خودِ آن چیز را نمیبیند، فقط نامی را که به آن دادهاست میشنود یا شکل نوشتاریِ آن را میبیند … برای انسان همهچیز چون متنی است برای سخنگفتن با انسانهای دیگر، یا برای سخنگفتن با خود». جولین آسانژ اخیراً در مطلبی برای نیویورکتایمز به «حریم خصوصی» پرداخته، و در جایی از این مطلب چنین مینویسد: «در ماههای گذشته حرف از اهمیتِ حریم خصوصی بسیار به گوشمان رسیده، اما خبری از چراییِ اهمیتِ حریم خصوصی نیست.» چیزی که او میگوید را میتوان تنزلِ اهمیتِ حریم خصوصی به یک عبارتِ زبانی دانست: آدمها از حریم خصوصی حرف میزنند اما به مصداقهایی که این عبارت به آنها دلالت میکند، توجهی ندارند؛ چنین است که آنها قربانیِ بیتوجهی به حریم خصوصی میشوند. آسانژ در مطلب خود به همین وجهِ مصداقیِ حریم خصوصی پرداختهاست.
چه کسی هزینه جستجوهای اینترنتی ما را پرداخت میکند؟
بزرگان دنیای وب در جستجوی راهی هستند که با استفاده از اطلاعات کاربران شان از آنها پول بسازند. گوگل به تازگی سرویسی به نام Google Contributor را راه اندازی کرده که به کاربر امکان میدهد با پرداخت مقداراندکی هزینه در ماه، از هرگونه تبلیغاتی رهایی یابد. این پول بین گوگل و سایتهای نمایش دهنده تبلیغات، که به این سرویس گوگل پیوستهاند، پخش میشود. البته این تحت شرایطی است که بازدید واقعی از آنها صورت گرفته شده باشد. گوگل اذعان میکند که «این راه حل یک روش دیگر برای کسب درآمد از طریق وب است.» البته این یک راهکار انقلابی نیست. ویکیپدیا با ایدئولوژی ضدتبلیغیاش فقط به اهدا پول از طرف خوانندههایش وابسته است. اعضای ویژه سایت مشهور Reddit نیز، میتوانند اندکی پول بپردازند و از شر تبلیغات رها شوند. کانال گوگل در یوتیوب به کاربران نسخه بدون تبلیغات را پیشنهاد میدهد، که صد البته این سرویس رایگان نیست. با توجه به این موضوع که اصلیترین منبع درآمد گوگل تبلیغات است، این سرویس جدید، بسیاری از تجزیه و تحلیلهای سابق را تغییر داده. آیا واقعا گوگل در مورد آینده نگران شده؟ گوگل دهه فوقالعادهای را تجربه کرده؛ اما این ثروت بادآورده تا چه زمان دوام خواهد داشت؟ از نقطهنظر تبلیغاتی، استفاده کنندگان تلفنهای هوشمند، حداقل فعلا در مقایسه با دیگران، عایدی چندانی برای گوگل ندارند. بهعلاوه برنامههای دفع کننده تبلیغات که بر روی مرورگرها نصب میشوند نیز به طور هوشمندانهای تعداد زیادی از این دست مزاحمتها را حذف میکنند.
منبع اطلاعات داعش کجا است؟
بر اساس تحقیقی که در عربستان سعودی انجام شده است، گروه تروریستی داعش بیشترین اطلاعات اهداف مورد نظر خود را از فضای مجازی به دست می آورد.
به نقل از العالم این تحقیق نشان می دهد که داعش ۸۰ درصد اطلاعات مربوط به تاسیسات و مراکزی که قصد حمله آنها را دارد از اینترنت به دست می آورد. روزنامه اینترنتی سبق خاطرنشان کرد، این تحقیق که با عنوان “قدرت پنهان داعش در رسانه های جدید” و زیر نظر تیمی از کارشناسان رسانه های دیجیتالی منتشر شده حاکی است که داعش تیمی از کارشناسان فنی دارد که وظیفه اصلی آنها نفوذ به ایمیل کاربران اینترنتی و استخراج اطلاعات و شناسایی کاربران و دارندگان آنها است تا در حملات تروریستی خود از آنها استفاده کنند. بر اساس این تحقیق، این شیوه برای ارتباط و تماس و تبادل اطلاعات بین تروریست ها بسیار آسان و راحت است. این تحقیق حاکی است که رسانهها برای داعش بسیار حائز اهمیت است، به گونهای که بیش از هر گروه تروریستی دیگر به اینترنت و شبکه مجازی توجه نشان میدهد.